به گزارش مشرق، از جمله منابع کسب درآمد دولت که در شرایط اقتصاد مقاومتی و جهت کاهش وابستگی به نفت مورد توجه قرار میگیرد، مالیات است. از این رو نگاه به آن در مقطع زمانی فعلی و طراحی سازوکارهای مناسب برای آن، مورد اهمیت واقع شده است و لازم است، تا مکانیزم هایی ایجاد شود که طی آن جهت افزایش درآمدهای مالیاتی، معافیتهای ناکارآمد و فرارهای مالیاتی کاهش یافته و درآمد دولت از وابستگی به سرمایه های ملی خارج شود.
نکته مهم این است که باید دقت داشت تا اتخاذ چنین سیاستهایی جهت افزایش درآمد دولت که سبب افزایش هزینههای تولید نیز میشود، باعث نشود تولیدکنندگان با ضرر مواجه شده و از بازار خارج شوند، چرا که در این صورت کاهش درآمد دولت از این طریق اتفاق میافتد.
با عنایت به این مسائل، لازم است تا جهت هدفمند کردن معافیتهای مالیاتی که میزان آنها به بیش از 40 درصد نیز میرسد (به گفته رئیس سازمان امور مالیاتی در سال گذشته، بیش از 40 درصد اقتصاد کشور از مالیات معاف است)، ادبیات اقتصادی از معافیت به اعتبار مالیاتی تغییر کند و از این طریق علاوه بر حمایت از تولید، درآمد دولت نیز تضمین شود.
اعتبار مالیاتی به مقدار مشخصی پول گفته می شود که به یک شرکت اعطا میشود و وی فرصت دارد تا در مدت زمان خاصی، از آن جهت پرداخت مالیات خود استفاده کند. در واقع اعتبار مالیاتی امتیازی است که دولت به عنوان مشوق در حوزه ای خاص (مثلا به مقدار نسبتی از هزینه فعالیتهای تحقیق و توسعه) به شرکت ها می دهد و تفاوت آن با معافیت مالیاتی در این است که مستقیما مالیات متعلقه به شرکت را کاهش می دهد و نه درآمد مشمول مالیات را.
اعتبار مالیاتی از جمله سیاستهای مالیاتی است که در حال حاضر توسط کشورهایی چون کانادا، ژاپن، آمریکا و دیگر کشورها نیز در حال اجراست و نسبت به معافیتهای مالیاتی از بهره وری بالاتری برخوردار است.
اعتبارات مالیاتی در کانادا سبب شده است به ازای هر دلار اعتبار تخصیص یافته به شرکتها که جهت افزایش تحقیق و توسعه آنها بوده است، هزینههای ایشان در تحقیق و توسعه 98 سنت افزایش یابد که نشان از مفید بودن این سیاست دارد. همچنین معافیتهای مالیاتی که تاکنون در کشور ما و در بخش های مختلف (برای مثال در کشاورزی) مورد استفاده قرار گرفته است، اغلب مفید و موثر نبوده است و اهداف سیاستگذار را در افزایش تولید و حمایت از بخش مورد نظر محقق نکرده است.
مزیت اعتبارات مالیاتی نسبت به معافیتهای مالیاتی در این است که این اعتبارات قابل برنامه ریزی بوده و میزان هزینه از دست رفته طی آن برای دولت مشخص است. برای مثال، در صورتی که بیست درصد معافیت مالیاتی به شرکتی داده شود، با توجه به اینکه میزان سوددهی شرکت مشخص نیست دولت نمی تواند برای درآمد خود و میزان از دست رفته اش برنامهریزی کند، چرا که درآمد 10 واحدی یا 100 واحدی آن شرکت، در میزان معافیت وی تاثیری ندارد. با این حال اگر به فرض به مقدار 1 واحد به همان شرکت اعتبار مالیاتی اعطا شود، دولت با آگاهی به مقدار درآمد از دست رفته اش، برای سایر درآمدهایش برنامه ریزی میکند و به ازای سود بیش از اعتبار مالیاتی شرکت، مالیات دریافت می کند. همچنین اعتبار مالیاتی برای شرکت ها نیز قابل برنامه ریزی است، چرا که به درآمد آنها بستگی ندارد و لذا سبب افزایش اطمینان شرکتها به سیاستهای اقتصادی می شود.
ویژگی دیگر و مهم تر اعتبار مالیاتی این است که با درگیر شدن سازمان ها و نهادهای مختلف برای اعتبار دادن به شرکتهای حوزه فعالیت خود که می تواند با استفاده از بخشی از بودجه این سازمان ها صورت گیرد، سازمان امور مالیاتی تنها وظیفه مشخص کردن مقدار مالیات و دریافت آن را بر عهده دارد و دیگر مسئول تعیین صلاحیت شرکتهایی که از معافیت مالیاتی بهره مند میشوند و به طبع تعیین میزان معافیت آنها نیست و لذا بسیاری از هزینهها که از این طریق متحمل سازمان امور مالیاتی و شرکتها می شود کاهش پیدا می کند. همچنین این موضوع باعث می شود تا سازمان ها و نهادها در اعطای اعتبار به شرکتهای حوزه فعالیت خود دقت کنند و این اعتبار را به درستی اختصاص دهند تا علاوه بر حمایت و پیشرفت شرکتها، بودجه خود را در محل نامناسبی هزینه نکرده باشند.
در ادامه به سه شیوه اعطای اعتبار مالیاتی اشاره می شود:
• اعطای اعتبار مالیاتی برای پنج سال ابتدایی کار
ارائه اعتبار مالیاتی به مدت پنج سال (این تعداد سال برای روشن شدن پیشنهاد بیان شده است) برای شرکتهای تازه تاسیس در حوزه های مختلف (برای مثال شرکتهای دانش بنیان) از جمله موارد استفاده از اعتبارات مالیاتی به شیوه ای صحیح است که سبب می شود تا علاوه بر کمک به شرکتهای نوپا و حمایت از آنها در ابتدای حضورشان در بازار، دولت بتواند تا با برآورد میزان از دست رفته درآمدی اش، برای باقیمانده آن برنامه ریزی کند و حمایت های بلندمدت و بدون تاثیر که سبب تنبلی شرکتها میشود، را کنار بگذارد.
• اعتبار مالیاتی نسبت به هزینه های تحقیق و توسعه
جهت افزایش تحقیق و توسعه در حوزه های مختلف پیشنهاد می شود که شرکتها به میزان 20 درصد (این مقدار درصد برای روشن شدن پیشنهاد بیان شده است) از هزینه هایی که در بخش تحقیق و توسعه در طی سال مالی انجام داده اند را به عنوان اعتبار مالیاتی از دولت دریافت کنند. این سبب می شود تا انگیزه شرکتها جهت حرکت به سمت تحقیق و توسعه افزایش یابد. برای مثال، درصورتی که شرکتی به مقدار 10 واحد در بخش تحقیق و توسعه در سال مالی مشخصی هزینه کرده است، مقدار 2 واحد از آن به عنوان اعتبار مالیاتی در همان سال به وی اعطا میشود.
• اعتبار مالیاتی نسبت به افزایش سرمایه
جهت ایجاد انگیزه در شرکتهای حوزه های مختلف به سبب افزایش سرمایه لازم است تا سیاستهای هدفمند مالیاتی در این زمینه اتخاذ شود، لذا پیشنهاد می شود تا یک اعتبار مالیاتی به میزان 5 درصد مقدار افزایش سرمایه (این مقدار درصد برای روشن شدن پیشنهاد بیان شده است) به شرکتهایی که افزایش سرمایه می دهند اعطا شود. برای مثال، در صورتی که شرکتی سرمایه اولیه خود را از میزان 10 واحد به 30 واحد افزایش داد، به مقدار 5 درصد از افزایش سرمایه اش که برابر 1 واحد است اعتبار مالیاتی دریافت کند.
منبع: فارس